[ad_1]
رحمن قهرمانپور کارشناس مسائل بین الملل در روزنامه دنیای اقتصاد نوشت: روسها به کمحوصله مشهورند. این کمحوصلگی در فرهنگ استراتژیک آنها هم مشهود است و در سه دهه اخیر در اسناد استراتژی امنیت ملی خود همیشه بهکارگیری سلاحهای متعارف و نامتعارف را کاهش میدهند.
اگر احساس جنگ کنند و نبرد را میبازند به سرعت سطح تنش و بحران را بالا میبرند و به هر چیزی برای پیروز شدن و شکست نخوردن متوسل میشوند. درست چینیها که در سیاست بین الملل بهشدت صبور هستند. در جنگ هم روسیه دنبال پیروزی سریع و شوکآور بود.
ظاهرا پوتین میخواست در عرض چند روز کار را تمام و اعلام پیروزی کند. روی ضعف و اختلافات آمریکا با اروپا و اروپاییها با نظر هم حساب ویژهای باز بود. اما کارها بروفق مراد پیش نرفت. آلمان به سرعت سیاست مماشات در برابر روسیه را کنار گذاشت و اروپا متحد و یکپارچه در برابر روسیه مقاومت و با وجودداری از ورود رسمی نظامی به ارتش، کمکهای بسیاری به خود کرد تا در برابر تجاوز روسیه مقاومت کند.
وقتی پوتین به هدف خود نرسید و با فشار روانی و سیاسی شدید غرب شد و در مجمع عمومی سازمان ملل متحد شد، رفتار روسیه به سرعت تغییر کرد. یعنی جستجو کرد از ابزارهای در اختیار خود برای افزایش پیروزی و به تعبیر دقیقتر شکست نخوردن استفاده کرد. مهمترین ابزارهای قدرت روسیه عبارتند از: زراد هستهای و انرژی. پوتین ابتدا دستور داد سطح آمادهباش نیروهای استراتژیک بازدارنده روسیه را افزایش دهد و این پیام را به غرب فرستاد که در صورت بدتر شدن شرایط ممکن است از سلاحهای هستهای استفاده کند و پاسخی بدهد که هرگز در تاریخ مشاهده نشده است. در گام بعدی روسیه کشورهای متحدان خود به چین رفتند در صدر همه آنها قرار دارند.
روسیه پیش از جنگ پکن را در جریان حمله به محل قرار داده بود؛ اما ظاهرا رئیسجمهور چین خواستار شد که جنگ بعد از پایان مسابقات زمستانی آغاز شد. مخالفت نکردن روسیه امتیاز قابل توجهی از طرف چین به روسیه بود. امارات هم که در جبهه غرب میشود به همراه هند به قطعنامه شورای امنیت رای ممتنع داد و روسیه مدت اندکی پس از آن به قطعنامه تحریم تسلیحاتی انصارالله یمن که دشمن اصلی امارات در یمن بهشمار میرود، رای مثبت داد. احتمالا مسکو در زمینه فروش تسلیحات هم امتیازی به هند خواهد داد. سوریه و ونزوئلا هم از اقدام روسیه حمایت کردند.
اما درباره ایران، روسیه سنگاندازی در مسیر احیای برجام را در دستور کار قرار داد که اقدامی دور از انتظار بود. مخصوصاً اینکه در چند ماه گذشته روسیه در جلسات احکامی برجام خیلی بیشتر از دوران دولت روحانی فعال شده بود و حتی اولیانوف به نوعی استدلال احیای برجام در وین شده بود.
بیتردید بدتر شدن شرایط میدانی نبرد در مرزها، مسکو را به این جمعبندی میکند که باید از ابزارهای خود استفاده کند و برجام را هم یکی از این ابزارها میداند.
بنابراین میتوان گفت که درخواست روسیه برای گرفتن تضمین کتبی از آمریکا در راستای اجرای برجام و اطمینان از اثرگذار نبودن تحریمهای جدید آمریکا بر همکاری روسیه با ایران در چارچوب برجام، هم اظهار ناراحتی از رای ممتنع ایران به قطعنامه مجمع عمومی سازمان ملل درباره حمله روسیه به قانون است و هم نشانههای از سختتر شدن شرایط برای روسیه در جنگ داخلی.
پس از اعتراض آرام ایران به این اقدام روسیه، کرملین نه تنها عقبنشینی نکرد، بلکه در تفسیر نسبتا عجیبی گفت همه طرفهای حاضر در برجام باید دارای حقوقی در اجرای آن باشند. شاید در قرائتی همدلانه بتوان این موضع گیری را به نفع ایران دانست. اما در یک نگاه بیطرفانهتر این اقدام قبل از هر چیزی در مسیر احیای برجام ولو از سر دلسوزی روسیه برای ایران است. مثل کسانی که از سر دلسوزی مانع انجام یک کار ملکی میشوند آن را هم میتوانند هر دو طرف به انجام آن راضی کنند.
از همان ابتدای شکلگیری توافق، در سال 92 همه اذعان دارند که تفاوت اصلی بین ایران و آمریکاست و اروپا و چین و روسیه فقط کمک میکنند این اختلاف حل شود و تأثیر منفی بر موضوع عدم اشاعه نباشد. چه این مسکو همه طرفها تفسیرها باید برابری داشته باشند با رویه و عرف موجود در تضاد مضاعف که بوده و ناقض اصل حسن نیت است.
گو اینکه با رویه خود روسیه در به ثمر رسیدن احیای برجام در چند ماه گذشته هم در تناقض است. یعنی روسیه پیش از جنگ یک نوع اصولی را رعایت میکند و بعد از جنگ اصول و رفتار آن عوض شده است.
اصول مسائل بزرگ بینالمللی را از هم تفکیک میکنند و اصطلاحاً دست به باجگیری در سیاست بینالمللی نمیزنند. زیرا اعتماد به آنها را کاهش می دهد. بر همین مفهوم غالب چه در ایران و چه در غرب این بود که بحران نباید به احیای برجام ربط داد.
برجام ذیل عدم اشاعه و کنترل تسلیحاتی قرار میگیرند. حال آنچه که در ساختار معماری امنیتی اروپاست. اما روسیه در کمال تعجب این دو مسئله متفاوت و اجرای متفاوت را به هم پیوند زده و آینده برجام را با ابهاماتی تهدید کرده است. حتما برجام بدون روسیه قابل اجرا است. اما با عنایت به روابط نزدیکی ایران و روسیه در سالهای اخیر جمهوری اسلامی در میان این دو نگرانی جدی توازن: هم برجام را احیا کند هم باعث مخالفت مسکو با احیای برجام نمیشود.
[ad_2]