[ad_1]
فرارو- داستان یاجوج و ماجوج (یأجوج و مأجوج) اولین بار در کتاب مقدس یهود و به طور خاص در کتاب «حزقیال» ذکر شده است. در آنجا جوج (یاجوج) پادشاهی اهریمنی است که بر سرزمین ماجوج حکمرانی میکند و در آخرالزمان با سپاهی عظیم علیه خداوند سر به طغیان برمیدارد و نهایتاً شکست میخورد. کتاب مکاشفۀ یوحنا (از مجموعۀ کتاب مقدس مسیحی) هم ظهور یاجوج و ماجوج را در آخرالزمان پیشبینی کرده است. در این کتاب یاجوج و ماجوج در واقع ملتهای گمراه جهان هستند که علیه خدا میجنگند و میخورند.
به گزارش فرارو؛ قرآن کریم هم در دو سوره کهف و انبیا از یاجوج و ماجوج یاد کرده است. در سوره کهف یاجوج و ماجوج ظاهرا قومی وحشی و کافر هستند که ذیالقرنین هستند برای اینکه شر آنها را از سر اقوام کوتاه کند، بین دو کوه سدّی میسازد که یاجوج و ماجوج از آن عبور نمیکنند. در سوره انبیا هم پیشبینی شکستن سد و هجوم یاجوج و ماجوج به عنوان یکی از علائم نزدیک شدن قیامت ذکر شده است.
از آنجایی که در متون مقدس یاجوج و ماجوج نیروهایی اهریمنی معرفی شدهاند، در طول تاریخ اتفاق افتاده است که اقوام و گروههای متفاوت دشمنانشان (مثلا مغولان یا اقوام هون) را با یاجوج و ماجوجی که در کتب مقدس ذکر شده یکی گرفتهاند. یکی از معروفترین نمونههای معاصر استفاده از آن در دوران جنگ سرد اتفاق افتاد که خیلیها در بلوک غرب (از جمله خود رونالد ریگان رئیس جمهور آمریکا) شوروی و بلوک شرق را مصداق همان یاجوج و ماجوج میدانستند. در کتاب حزقیال آمده است که یجوج حاکم سرزمین ماجوج و سرور «ماشک» است. شباهت کلمۀ «ماشک» به «مسکو» باعث شد که پذیرش این عقیده خیلی آسانتر شود.
اما با این که بیشتر وقتها و در بیشتر دنیا گفتن «یاجوج و ماجوج» به دیگران یک جور فحش آخرزمانی به حساب میآید، دست کم یک شهر در دنیا هست که نگاه دوستانهای به یاجوج و ماجوج دارد. این دو موجود رازآمیز و عجیب و غریب است که نگهبانان شهر لندن به شماره میآیند و مجسمۀ آنها احتمالاً بیش از پانصد سال است که در یکی از مهمترین ساختمانهای شهر یعنی در تالار شهرداری (Guildhall) قرار دارد. اما هر بار مجسمههای تازهای جایگزین آنها شده است. مجسمههای فعلی در سال ۱۹۵۳ ساخته شده و در تالار قرار گرفتند (در زیر تصویر مجسمهها و فیلم مربوط به ورود مجسمهها به تالار در سال ۱۹۵۳ را مشاهده میکنید).
اما علاقۀ لندن به یاجوج ماجوج بیشتر از آن است که فقط به نصب مجسمهها اکتفا کرده باشد. الان هشتصد سال است که هر سال در یک روز شنبه در اواسط ماه نوامبر کارناوالی در لندن برگزار می شود که به «نمایش لرد شهردار» (The Lord Mayor’s Show) معروف است و نمادی از اعلام وفاداری لندن به تاج و تخت پادشاهی است. یکی از نمادهای همیشه حاضر در این کارناوال مجسمۀ یاجوج و ماجوج است که همراه با حرکت راهپیمایان در خیابان حرکت میشوند. مجسمههایی که در حال حاضر در این مراسم از آنها استفاده میشود را «انجمن عالی سبدسازان» در سال ۲۰۰۶ ساختهاند.
اما یاجوج و ماجوج چه ربطی به لندن دارند؟ ماجرای افسانههای قدیمی مردم انگلستان برمیگرداند. این افسانهها در مناطق مختلف بریتانیا به شکلهای متفاوتی نقل شدهاند که یکی از قدیمیترین روایات مکتوب به جا مانده از آنها در کتاب «تاریخ پادشاهان بریتانیا» (The History of The Kings of Britain) (قرن ۱۲ میلادی) اثر جافری اهل مونموث (Geoffrey) است. of Monmouth) میتوان دید. طبق این افسانهها به نام «بریتانیا» از پهلوانی به اسم بروتوس تروایی گرفته شده است. بروتوس یکی از نوادگان «اینیاس» پهلوان معروف اشعار هومر است. او به سرزمین «آلبیون» (نام قدیمی بریتانیا) میآید و بعد از کشتن دیوهایی که در آنجا زندگی میکنند، حاکم آن سرزمین میشود.
این دیوها چطور در آن سرزمین پراکنده شده بودند هم خودش حکایتی دارد. بر طبق افسانه، دیوکلتیانوس امپراطور روم ۳۳ دختر خبیث و شرور داشت. او برای تصمیم گیری تصمیم می گیرد که آن ها را به زور بدهند. اما این دخترها با هدایت خواهر بزرگترشان آلبا شوهرانشان را میکشند و سوار بر کشتی میشوند و میگریزند. بعد از یک سال به جزیرۀ بزرگی میرسند که به نام دختر بزرگتر آن را آلبیون مینامند. آنها در آنجا با شیاطین ازدواج میکنند و این دیوها را به دنیا میآورند.
دو تن از این دیوها یاجوج و ماجوج نام دارند که بعد از کشته شدن بقیۀ دیوها توسط بروتوس اسیر شده و به لندن (که در آن زمان «تروای جدید» نامیده میشود) برده میشوند. بروتوس این دو دیو رام میکند و با زنجیر کردن آنها در بیرون از قصر خودش، آنها را به عنوان نگهبانان قصر به خدمت میبرد. از اینجاست که آن دو به عنوان محافظان شهر لندن میشوند.
نامهای متفاوتی برای این دو محافظ ذکر شده است. به عنوان یک روایت نام یکی از آنها جوجماجوج (Gogmagog) و نام دیگری کورینوس است که یکی از همراهان بروتوس بوده است. اما در نهایت نامی که رواج پیدا کرده همان یاجوج و ماجوج است که با نامهای ذکر شده در کتابهای مقدس یکی است.
این افسانه از این نظر جالب توجه است که با ترکیبهایی از فرهنگ رومی، اساطیر یونانی و نامهایی از کتاب مقدس، پیشینههای اسطورهای برای بریتانیا ارائه میشود. بررسی به لحاظ تاریخی هیچ یک از بخشهای این افسانه به عنوان واقعیت در نظر گرفته نمیشوند. نه نام بریتانیا از بروتوس گرفته شده و نه نام آلبیون از آلبا؛ تاریخ واقعی بریتانیا هم شامل ازدواج با شیاطین و رام کردن دیوها نمیشود. اما به هر حال افسانههای قدیمی حتی بعد از اینکه معلوم میشود افسانه میشود، تأثیرات آنها را کم و بیش در فرهنگها و سنتها حفظ میکنند.
[ad_2]